سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پژوهش سرای دانش آموزی دکتر عظیمی
 
قالب وبلاگ
اقسام علم
با گذر زمان و پیشرفت و تکامل علم، علوم مختلف آنچنان توسعه پیدا کرده‎اند که یک فرد قادر بر فراگیری اصول کلی تمام علوم هم نیست چه رسد به اینکه متخصص در تمام آنها بشود. و به فرموده پیامبر گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ «العلم اکثر من أن یُحصی فَخُذْ من کلّ شیءٍ أحسنه»[1] «علوم بیشتر و گسترده‎تر ازا ین است که احصاء شود پس وظیفه شما این است که از هر چیز به دنبال بهترین آن باشید.» 
حال با توجه به این گستردگی و گوناگونی، ضرورت ایجاب می‎کند که مرز بین علوم مختلف مشخص شود و علوم از جهات مختلف مورد طبقه‎بندی و تقسیم قرار بگیرند تا اینکه علاوه بر معین شدن محدوده هر علم، جستجوگران علم و دانش نیر با دید بازتری به سراغ علم مورد نیاز خود بروند و هر کس با توجه به هدف و ذوق و استعداد خویش علم مورد نظر خود را انتخاب نماید. در این گفتار کوتاه، تقسیم علم از سه زاویه مورد دقت اجمالی قرار گرفته است: 1) اقسام علوم و معیار تقسیم ‎بندی‎ها. 2) اقسام علم از نظر روایات. 3) تقسیم علوم از لحاظ حکم فراگیری آن در اسلام. 
1. اقسام علوم و ملاکهای تقسیم 
در تقسیم و دسته بندی علوم معیارهای مختلفی را می‎توان مد نظر قرار داد ک مهمترین آنها از این قرار هستند: 
1) تقسیم بر اساس اسلوب و روش تحقیق: از آنجا که تمام علوم بر اساس روش واحد بدست نمی‎آیند در یک دسته بندی تمام علومی را که با روش خاصی تحصیل می‎شوند در یک قسم و علوم دیگری را که با روش‎های دیگر بدست می‎آیند در اقسام جداگانه دیگری قرار می‎دهیم. 
بر اساس همین ملاک می‎توان علوم را به دو دسته‌ کلی تقسیم نمود: 
1) علومی که به روش تجربی بدست می‎آید و در کشف و اثبات گزاره‎های آن از حس ظاهر و تجربه به آزمون و خطا استفاده می‎شود: مانند: طب، شیمی ، زیست شناسی و ... 
2) علوم غیر تجربی: که در رسیدن به گزاره‎های آنها تجربه و حس کاربرد مستقیم ندارد، که این علوم را می‎توان به چهار دسته عمده تقسیم کرد: 
1. علوم عقلی: که با کمک گرفتن از براهین و استنتاجات عقلی محض حاصل می‎شوند. مثل: منطق، ریاضیات و فلسفه متافیزیک. 
2. علوم نقلی: که بر اساس اسناد و مدارک منقول و تاریخی بررسی می‎شوند مثل: تاریخ و رجال. 
3. علوم شهودی: که راه رسیدن به این علوم حسن باطن و شهود درونی است، که درجه اعلای این علوم وحی است که برای پیامبران حاصل می‎شود و درجه پائین‎تر آن مشاهدات عرفانی عرفاء می‎باشد. 
4. علوم ابداعی: که بر اساس جعل و اعتبار معتبرین حاصل می‎شوند و راه رسیدن به آن فراگیری قوانین اعتبار شده در آنهاست و یا علومی که از ذوق و هنر ناشی می‎شوند. البته ذکر این نکته لازم است که در هر کدام علوم از روشهای دیگر هم استفاده می‎شود مثلاً در صغری علوم عقلی ممکن است از نتایج دریافتهای تجربی استفاده می‎شود ولی روش عمده و حاکم در آن علم روش عقلی است. 
2) بر اساس هدف و غایت: 
ملاک دیگری که می‎توان بر اساس آن، علوم را دسته‎بندی که فائده و نتیجه‎ای است که بر آنها مترتب می‎شود و هدف و غایتی که فراگیر از آموختن آن در نظر می‎گیرد. مثلاً می‎توان علوم را به علومی که دارای غایات معنوی یا مادی، فردی و یا اجتماعی هستند تقسیم بندی نمود، چنانچه در برخی روایات نیز علوم بر همین اساس تقسیم شده‎اند که اشاره خواهد شد. 
3)‌ بر اساس موضوع: 
متداول‎ترین و بهترین ملاکی که مرز بین علوم مختلف را معیّن می‎سازد، دسته بندی آنها بر حسب موضوع جامع و کلی است که مسائل هر علم بر حول محور آن موضوع می‎چرخد. مثلاً موضوع علم حساب عدد و موضوع علم طب بدن انسان و ... است. 
تذکر یک نکته در اینجا لازم است و آن اینکه ممکن است در تقسیم علوم مختلف انشعابات جزئی‎تر صورت گیرد و ممکن است معیار تقسیم در شعبه‎های جزئی‎تر چیزی غیر از معیار اصلی تقسیم باشد، مثلاً علم خداشناسی یکی از اقسام علم است که به حسب موضوع مرزبندی شده است ولی همین علم بر حسب روش به سه علم خداشناسی فلسفی، عرفانی و دینی منشعب می‎گردد.[2] 
اقسام علم از نظر روایات: 
در روایات علم از نظر گاههای گوناگون تقسیم شده است که در اینجا برخی از آنها را ذکر می‎نمائیم: 
الف) علم به دو قسم است: 1) حسی: که از راه حواس بدست می‎آید. 2) عقلی، که آیه شریفه «وَ اللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئاً وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الْأَبْصارَ وَ الْأَفْئِدَهَ لَعَلَّکُمْ تَشْکُرُونَ» (نحل / 78) به این دو نوع از علم اشاره دارد، خداوند می‎فرماید: «ما شما را خلق کردیم در حالی که هیج نمی‎دانستید و برای شما چشم و گوش (ابزار شناخت حسی) و قلب (ابزار درک و شناخت عقلی) را قرار دادیم تا بوسیله آن حقائق را درک کنید ...» حضرت علی ـ علیه السلام ـ نیز در مقایسه بین علم حسی و عقلی می‎فرمایند: «لیست الرؤیه مع الابصار فقد تکذب العیون أهلها و لایغش العقل من استنصحه»[3] «دیدن با چشمها نیست چه اینکه چشمها گاه به دارندگان خود دروغ می‎گویند ولی عقل به هر کس که خواستار اندرز او گردد دروغ نمی‎گوید» که حضرت در این بیان اشاره به راه پیدا کردن خطا در علم حسی دارند. 
ب) پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ در یک تقسیم کلی، علوم را به دو دسته می‎کنند: «العلم علمان: 1) علم الادیان 
2) علم الابدان»[4] دسته‌ اول با دین و آخرت انسان مرتبطند و دسته‌ دیگر با بدن مادی و دنیای انسان در ارتباطند. 
ج) در بیان دیگری حضرت علی ـ علیه السلام ـ تمام علوم را از جهت شنیداری و اکتساب حرف بودن و یا عدم آن اینگونه تقسیم می‎نمایند: «العلم علمان: 1) مطبوعٌ و 2) مسموعٌ، لا ینفع المسموع اذالم یکن المطبوع».[5] شهید مطهری در توضیح این دو قسم می‎فرمایند: مراد از علم مسموع، علم شنیده شده و فرا گرفته شده از خارج است اما علم مطبوع علمی است که از طبیعت و سرشت انسان سرچشمه می‎گیرد، علمی که انسان از دیگری یاد نگرفته و معلوم است که همان قوه ابتکار شخص است.[6] 
د) علم را از جهت تأثیر مستقیم در سود و زیان دنیایی و یا اخروی و رسیدن به کمال واقعی انسانی نیز می‎توان تقسیم نمود، «روزی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ داخل مسجد شدند در حالی که مردم اطراف شخصی را گرفته بودند. حضرت سؤال کردند او کیست؟ گفته شد، او علامه است و از همه مردم به انساب و اشعار عرب و قواعد زبان و وقائع جاهلیت آگاه‎تر است. حضرت در جواب فرمودند: این علمی است که به جاهل آن ضرر نمی‎رساند و عالمش را سود نمی‎بخشد. انّما العلم ثلاثه : آیهٌ محکمه أو فریضهٌ عادلهٌ او سنّهٌ قائمه و ما خلاهنّ فهو فضل»[7] با توجه به این روایت می‎توان علوم را این طور تقسیم نمود: 1) غیر سودمند در امر آخرت و کمال انسان که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ با بیان «و ما خلاهنّ فهو فضل» به آن اشاره دارند: مثل علم انساب. 2) سودمند در امر آخرت: که به فرموده پیامبر بر سه دسته‎اند: 1) آیه محکمه: که گفته شده مراد از آن اصول اعتقادات است. 2) فریضه عادله: که مراد از آن را علم اخلاق و اخلاقیات دانسته‎اند. 3) سنه قائمه: که اشاره به احکام شریعت و حلال و حرام دارد.[8] 
و) تقسیم علوم مفید در جهت کمال و قرب به پروردگار: 
«امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمودند: همه علم مردم را در چهار قسم یافتم: 1) اول اینکه پروردگار خود را بشناسی. 
2) دوم اینکه بدانی با تو چه کرده است. 3) سوم اینکه بدانی از تو چه خواسته است. و 4) چهارم اینکه بدانی چه چیز ترا از دینت خارج می‎کند.»[9] 
گر چه تقسیمات دیگری نیز نسبت به علم در روایات صورت گرفته، لکن به همین مقدار بسنده می‎کنیم. 
تقسیم علوم از لحاظ حکم فراگیری آن در اسلام: 
علوم را از لحاظ حکم فراگیری آن در اسلام در پنج گروه می‎توان دسته بندی نمود: 1) واجب 2) حرام 3) مستحب 
4) مباح 5) مکروه. با این بیان که علوم به دو دسته عمده تقسیم می‎شوند: دسته اول: علومی که از یادگیری و تعلیم آنها صریحاً نهی شده مثل علم سحر و یا برای برد و جامعه فساد آفرین هستند و همینطور علومی که شخص به قصد ضرر زدن به دیگران می‎آموزد، تعلم این دسته از علوم حرام می‎باشد مگر در مواقع ضرورت، مثلاً سحر را برای ابطال سحر دیگران بیاموزد. دسته دوم: علومی که مشخصات گروه قبل را ندارند، که اینها نیز بر دو گروهند: 1) دانشهائی که مقدمه سازندگی مادی و یا معنوی، دنیوی و یا اخروی، فردی و یا اجتماعی می‎باشند و بدون آنها اساس حیات مادی و معنوی انسان به مخاطره می‎افتد؛ تحصیل این علوم به صورت واجب عینی مثل شناخت عقائد و تکالیف شرعیه و یا واجب کفائی مثل علم طب و شیمی بر همگان لازم است. 2) دانشهائی که نقش حیاتی در زندگی فرد و یا اجتماع ندارند. این گروه خود بر سه قسم‎اند: 
الف)‌مستحب: هر دانشی که مقدمه‌ تقویت بنیه مادی و یا معنوی فرد یا جامعه است و بدون آن ضربه‎ای به نیازهای وارد نمی‎شود، در صورتیکه با قصد قربت فرا گرفته شوند عمل مستحبی محسوب می‎گردند. 
ب) مباح: همین دانشهائی دسته قبل اگر بدون قصد قربت آموخته شوند مباح به حساب می‎آیند. 
ج) مکروه: دانشهائی که مقدمه‌فساد نیستند اما سودی نیز در بر ندارند اگر موجب تضییع عمر گردند و انسان را از مقصد دور نمایند لغو و مزموم و مکروه به شمار می‎آیند. مثل علم انساب.[10] 
تذکر نهائی: 
با توجه به دیدگاههای متفاوت در زمینه علوم و با وجود جهان بینی‎های گوناگون دسته بندی‎ه و تقسیم‎های مختلفی نسبت به علم به صورت جزئی و علوم به صورت کلی صورت گرفته است که بعضاً هیچگونه سازگاری با هم ندارد، لذا در هنگام قضاوت در مورد این تقسیم‎بندی‎ها ابتداء باید پیش فرضها و زاویه دید اشخاص را مورد مطالعه قرار داد و سپس نسبت به درستی یا نادرستی و جامع بودن یا نبودن تقسیم اظهار نظر نمود. 

[1] . بحار، ج 1، ص 219، ح 50، مجلسی، (بیروت - 1403 هجری. ق). 
[2] . آموزش فلسفه، ج 1، درس پنجم، محمدتقی مصباح یزدی، (سازمان تبلیغات - پائیز 72). ر.ک: فلسفه علوم - دکتر سید هاشم گلستانی، ص 119 تا 129 - فرهنگ علوم عقلی - دکتر سجادی: ماده علم، ص 407. 
[3] . نهج البلاغه، ص 1223، کلمه‌ قصار 273 - (ترجمه و شرح فیض الاسلام). 
[4] . بحارالانوار، ج 1، ص 220، ح 52. 
[5] . بحارالانوار، ج 1، ص 218، ح 42. 
[6] . تعلیم و تربیت در اسلام، شهید مطهری، ص 19، (انتشارات صدرا، ج سی و دوم). 
[7] . اصول کافی، ج 1، ص 37 (انتشارات علمیه اسلامیه - با ترجمه و شرح سید جواد مصطفوی). 
[8] . همان، ص 38. 
[9] . همان، ص 63. 
[10] . سیمای علم و حکمت در قرآن و حدیث، ص 151، محمدی ری شهری (دارالحدیث / اول).
مهدی رحیمی
 

 


[ دوشنبه 92/9/25 ] [ 12:38 عصر ] [ پژوهش سرای دکتر عظیمی ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

پژوهشسرای دانش آموزی دکتر عظیمی در شهرستان آران و بیدگل
امکانات وب


بازدید امروز: 13
بازدید دیروز: 5
کل بازدیدها: 74223